پیامدهای بزرگ اقتصادی و محیطزیستی با صرفهجوییهای کوچک در مصرف گاز
خبر حرفه ای/در روزهای اخیر، بارها از زبان مسئولان مختلف شرکت ملی گاز ایران، از سطح کارشناسی تا مدیریت ارشد، درباره نگرانیها پیرامون تأمین گاز در فصل سرد و احتمال اعمال محدودیت برای صنایع صحبت شده...
خبر حرفه ای/در روزهای اخیر، بارها از زبان مسئولان مختلف شرکت ملی گاز ایران، از سطح کارشناسی تا مدیریت ارشد، درباره نگرانیها پیرامون تأمین گاز در فصل سرد و احتمال اعمال محدودیت برای صنایع صحبت شده است. نگرانیهایی که صرفاً به تأمین یک سوخت محدود نمیشود و میتواند پیامدهای چندلایه و گستردهای برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.
قطع یا محدودیت گاز صنایع، تنها به معنای توقف فعالیت یک واحد صنعتی نیست؛ بلکه در مواردی که تولیدکنندگان، کالا یا خدمات صادراتی ارائه میکنند، این موضوع میتواند به کاهش تولید، افت صادرات و در نهایت وارد شدن خسارت مستقیم به اقتصاد ملی منجر شود. از همین رو، مدیریت این شرایط نیازمند تصمیمگیریهای دقیق و متوازن است.
در عین حال، شرکت ملی گاز ایران همواره بر این نکته تأکید داشته که اولویت نخست، تأمین پایدار گاز بخش خانگی است؛ موضوعی که در روزهای سرد سال اهمیت دوچندانی پیدا میکند. پیشتر نیز اعلام شده بود در صورتی که مصرف گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء از حدود مشخصی (از سقف حدود ۴۳۵ میلیون مترمکعب) فراتر رود، ناگزیر باید محدودیتهایی برای سایر بخشها اعمال شود.
در این ارتباط،رادیو اقتصاد گفتوگویی با سعید توکلی، معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران انجام داده که با هم پی میگیریم؛
****************************************
آقای دکتر توکلی! سلام و شب بخیر
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما جناب آقای خیرخواه و همه شنوندههای فهیم رادیو اقتصاد
آقای دکتر، بهعنوان پرسش نخست سراغ آماری میرویم که این روزها خیلی بر سر زبانها افتاده؛ با توجه به این شرایط و اعداد و ارقامی که از مصرف گاز مطرح میشود، این پرسش مطرح است که آخرین وضعیت تولید و مصرف گاز کشور در حال حاضر چگونه است و آیا هشدارها و انتظاراتی که از سوی مدیران صنعت گاز مطرح شده بود، در عمل محقق شده است؟
عرض میکنم خدمت شما؛ در حال حاضر حدود ۸۶۰ میلیون مترمکعب گازطبیعی به خطوط فشارقوی کشور تحویل داده میشود که از این میزان، نزدیک به ۶۶۰ میلیون مترمکعب در بخشهای خانگی، تجاری و صنایع جزء مصرف میشود. طبیعتاً این رقم، با توجه به آرایش مصرف در فصل زمستان، سهم قابل توجهی از کل گاز تحویلی را به خود اختصاص میدهد.
همانطور که اشاره کردید، میزان گاز تحویلی به شبکه عدد مشخصی است و هر زمان مصرف در بخش خانگی، تجاری و صنایع جزء از حدود ۴۳۵ میلیون مترمکعب فراتر میرود، شرکت ملی گاز ناگزیر میشود برای سایر مصرفکنندگان مدیریت و اعمال محدودیت انجام دهد. در این فرآیند، تلاش ما این است که تأمین گاز نیروگاهها تا حد امکان با اولویت دنبال شود، اما برای صنایع عمده که عمدتاً قراردادهای ۸ ماهه فصل گرم و ۴ ماهه فصل سرد دارند، ناچار به اعمال محدودیتهایی هستیم.
این محدودیتها بهطور طبیعی بر تولید صنایع اثر میگذارد؛ صنایعی که بخش قابل توجهی از آنها در حوزه فولاد و پتروشیمیها متمرکز هستند. در عین حال، اولویت شرکت ملی گاز و وزارت نفت همواره تأمین پایدار گاز برای صنایع غذایی، دارویی و واحدهایی مرتبط با امنیت غذایی و دارویی کشور است و تلاش میشود شهرکهای صنعتی نیز در اولویت محدودیت قرار نگیرند. همه این تصمیمها، بهطور مستقیم به رفتار مصرفی مشترکان خانگی، تجاری و صنایع جزء وابسته است.
نکتهای که بارها بر آن تأکید کردهایم این است که مدیریت مصرف در بخش خانگی نقش تعیینکنندهای دارد. اگر تنها دو درجه سانتیگراد دمای محیط کاهش داده شود، حدود ۵۰ میلیون مترمکعب گاز صرفهجویی خواهد شد؛ رقمی معادل تولید دو فاز پارس جنوبی. این میزان صرفهجویی میتواند به بخش مولد اقتصاد اختصاص پیدا کند.
همچنین حفظ دمای محیط در بازه ۱۸ تا ۲۱ درجه سانتیگراد که دمای آسایش محسوب میشود، بستن و عایقسازی دریچههای کولر، جلوگیری از اتلاف حرارت، تنظیم دمای شوفاژخانه یا پکیج در محدوده ۵۰ تا ۶۰ درجه سانتیگراد و استفاده از پردهها، مجموعه اقداماتی ساده اما بسیار مؤثر هستند. این اقدامات کمک میکند در فصلی که حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد گاز کشور در بخش خانگی مصرف میشود، صرفهجویی معناداری ایجاد شود و گاز بیشتری به بخشهای مولد و تولیدی کشور اختصاص یابد.
آقای دکتر، شما بهتر از هر کسی میدانید موضوعی که امروز درباره آن صحبت میکنیم، در واقع یک پدیده کاملاً اقتصادی است؛ پدیدهای که نهتنها در ایران، بلکه در سراسر جهان وجود دارد. ما پیشتر تجربههای مشابهی را در حوزه آب و برق هم داشتهایم و امروز این حاملهای انرژی بهعنوان کالاهای اقتصادی شناخته میشوند. با توجه به شرایط فعلی و حساسیتی که مصرف انرژی برای اقتصاد کشور دارد، به نظر شما آیا صرفاً تأکید بر توصیهها و درخواستهای مصرفی میتواند به منطقی شدن مصرف منجر شود؟ بهویژه در شرایطی که صنعت، اولویت جدی و راهبردی اقتصاد کشور محسوب میشود و هرگونه محدودیت میتواند تبعات اقتصادی گستردهای به همراه داشته باشد.
ببینید! واقعیت این است که تغییر رویکردها یک بخش از ماجراست، اما بخش بسیار مهمتر، رفتار مصرفکننده و ایجاد زیرساختهای درست است؛ چه در بخش صنعت که شما بهدرستی به آن اشاره کردید و چه در بخش خانگی.
در حوزه صنعت، اگر در زمان خرید تجهیزات و ایجاد زیرساختها، یکی از شاخصهای اصلی در طراحی و اجرای پروژهها، استفاده از اقلام و تجهیزاتی با برچسب انرژی بالاتر باشد، این موضوع بهطور مستقیم به بهبود فرآیند تولید و افزایش بهرهوری کمک میکند. همین نگاه در مورد افزایش راندمان نیروگاهها نیز صدق میکند؛ نیروگاههایی که جزو مصرفکنندگان عمده گاز کشور هستند.
در بخش خانگی هم اجازه بدهید یک مثال بزنم. یکی از اقدامات مهمی که امسال توسط شرکت ملی گاز ایران و وزارت نفت انجام شده، قرارداد برای تأمین یکمیلیون و ۷۵۰ هزار بخاری راندمان بالا است که تا پایان سال، نصب حدود ۳۰۰ هزار دستگاه آن در برنامه قرار دارد. روشن است که جایگزینی بخاریهای کمبازده با تجهیزات راندمان بالا، چه تأثیر قابل توجهی در کاهش مصرف و بهینهسازی انرژی خواهد داشت.
از سوی دیگر، پروژه بهینهسازی موتورخانهها در سطح کشور که شامل بیش از ۱۱۰ هزار مورد میشود و همچنین اجرای کنترل هوشمند موتورخانهها، بهویژه همزمان با آغاز بازدیدهای دولت از دستگاههای اجرایی و الزام به رعایت دمای حدود ۲۰ درجه سانتیگراد، همگی در یک مسیر مشترک تعریف میشوند.
من میخواهم تأکید کنم که مجموعه این اقدامات در کنار هم، به ما کمک میکند شدت مصرف انرژی را کاهش دهیم؛ موضوعی که متأسفانه در کشور ما نسبت به استانداردهای جهانی بسیار بالاست. بر اساس مطالعات انجامشده در میان ۱۷۲ کشور طی یک دوره ۲۰ ساله، تنها ۶ کشور با افزایش شدت مصرف انرژی مواجه بودهاند و متأسفانه ایران در این شاخص، رتبه نخست را داشته است.
این وضعیت صرفاً یک مسئله فنی نیست؛ بلکه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی جدی دارد. وقتی گاز بهجای آنکه در بخشهای مولد اقتصادی مصرف شود، ارزش افزوده ایجاد کند، ارزآوری داشته باشد، رشد اقتصادی و اشتغال به همراه بیاورد، در بخش خانگی بهصورت خام مصرف میشود، عملاً فرصتهای توسعهای کشور از بین میرود.
از سوی دیگر، افزایش مصرف در بخش خانگی باعث میشود گاز کمتری به نیروگاهها اختصاص پیدا کند و نیروگاهها ناچار به استفاده از سوخت مایع شوند؛ سوختی که بهمراتب آلایندهتر از گازطبیعی است و آثار منفی زیستمحیطی بیشتری دارد.
بنابراین در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که مجموعه این اقدامات در حوزه مدیریت مصرف و افزایش بهرهوری انرژی، بدون تردید هم بر اقتصاد کشور اثرگذار است، هم بر محیطزیست و هم بر پایداری تأمین انرژی. هر میزان که بتوانیم مصرف گاز را منطقیتر کنیم، در همه این ابعاد، منافع آن به کشور بازخواهد گشت.
آقای دکتر، بهعنوان سؤال پایانی؛ شاید زمان آن رسیده باشد که به گاز، نگاهی تازه و متفاوت بهعنوان یک کالای اقتصادی داشته باشیم؛ نگاهی که جامعه هم از طریق آن، ارزش واقعی این حامل انرژی را درک کند و از همین مسیر، به سمت مصرف درست حرکت کند. من شخصاً معتقد به «کممصرف کردن» بهمعنای صرفاً کاهش مصرف نیستم، بلکه معتقدم مصرف باید درست و هوشمندانه باشد. با این حال، به نظر میرسد تحقق این هدف صرفاً از مسیر توصیهها و اقدامات شرکت ملی گاز ممکن نیست و نیازمند همراهی جدی مصرفکنندگان هم هست؛ همان ضربالمثل قدیمی که میگوید «یک دست صدا ندارد.»
به نظر شما چطور میتوان این نگاه اقتصادی و این حس مسئولیت مشترک را در جامعه تقویت کرد تا مدیریت مصرف به یک رفتار پایدار و جمعی تبدیل شود؟
بله، دقیقاً همینطور است. ما در شرکت ملی گاز ایران، در وزارت نفت و در کنار سایر دستگاههای مرتبط، حتماً باید نقش خود را ایفا و کمک کنیم این آگاهسازی و فرهنگسازی بهدرستی شکل بگیرد.
واقعیت این است که آرایش سرزمینی کشور ما از نظر تولید و مصرف گاز، نامتوازن است؛ حدود ۷۰ تا ۷۷ درصد تولید گاز در جنوب کشور انجام میشود، در حالی که از استانهای مرکزی به سمت شمال، حدود ۹۰ تا ۹۲ درصد مصرف گاز اتفاق میافتد. این یعنی گازی که با هزینههای سنگین تولید، انتقال و نگهداشت شبکه به دست مصرفکننده میرسد.
بنابراین، ما ناگزیر هستیم کمک کنیم تا گاز بهعنوان یک کالای باارزش اقتصادی نهفقط برای شرکت ملی گاز، بلکه برای همه بخشهای جامعه شناخته شود؛ نگاهی که بتواند در رویکرد مصرف اثر بگذارد و بهتدریج به یک رفتار درست و پایدار در مصرف انرژی تبدیل شود. اگر این نگاه در جامعه نهادینه شود، هم به نفع اقتصاد کشور خواهد بود و هم به پایداری شبکه و امنیت انرژی کمک خواهد کرد.
ممنون آقای دکتر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
من هم از شما بابت این برنامه خوب سپاسگزارم.
کلام آخر
به باور نگارنده، مدیریت مصرف گاز صرفاً یک توصیه مقطعی نیست، بلکه موضوعی اقتصادی، ملی و نیازمند همراهی همه بخشهاست؛ از سیاستگذاری و ایجاد زیرساختها گرفته تا اصلاح رفتار مصرفی در صنعت و خانوار. امیدواریم با نگاه درست به گاز بهعنوان یک کالای باارزش و با مشارکت مردم و دستگاههای اجرایی، بتوانیم هم پایداری شبکه را حفظ کنیم و هم گاز بیشتری را به بخشهای مولد اقتصاد کشور اختصاص دهیم.


بدون نظر! اولین نفر باشید